امیرعلی و این روزهاش
سلام دوستان كامپیوترم ويروسي شده بود ديگه حوصله نداشتم ويندوزشو عوض كنم خودم كه نه يكي از آشناييامون به قول دوستم ملاحت جون اين روزا حوصله ي هيچ كاري رو ندارم نه شادم نه غمگين كلا خنثام اميرعلي جونم اين روزا واسه خودش يه گوله نمكي شده كه نگو از صبح تا شب فقط ميگه بريم ددر وقتي هم ميان خونمون فقط ميخواد تو حياطمون باشه آتيش پارمون چشمك زدن رو بلد شده بگيم چشمك بزن جفت چشاشو باز و بسته ميكنه هه هه هه فداش بشم دردونمون عاشق شيشه پاكن شده يعني هروقت تو دستمون ببينه فوري مياد ميگيره و شروع ميكنه به پیس پیس كردن يه وقتايي هم كه دلش واسه شيشه پاكن تنگ بشه خودش ميره از تو كابينت برميداره و شروع ميكنه همه جارو به پاكسازي ...
نویسنده :
الهه خاله ی امیرعلی
21:50